مگه مهمه برات؟

یه دوستی داشتم حتی تو دبیرستان نمی تونست از رو یک متن بخونه و هزار جا مکث نکنه و غلط نخونه و حتی نمره املاش تو دبستان از 14 بالاتر نیمده بود. این دوستمون از اینایی بود که هر شب بیرون بود با رفیقاش، بس مگه مهمه برات؟...

مامانم دیروز تلفن به دست به کل فک و فامیل زنگ زد و با دو تا ویدیوکال و کارت پستال مجازی کل قضیه عید دیدنی رو فیصله داد. موندم چرا کاری رو که می تونستیم هر سال در عرض سه چهار ساعت انحام بدیم رو سیزده چهارده روز طول می دادیم! اصن وقت گذرندون طولانی با فامیل باعث میشه بحث به جاهایی برسه که نباید برسه چونکه دیگه تاپیکی واسه بحث کردن وجود نداره. پس اونا گیر میدن به رتبه کنکورت، به داشگاهت، به ازدواج نکردن و بچه نداشتنت و کلی کوفت و زهر مار دیگه! 

 

مگه مهمه برات؟...

_حاجی جان!

+ جان حاجی، حاجی فدات بشه!!

این تیکه دیالوگ ارسطو و نقی منو یاد یکی از معلمهای دوران راهنماییم انداخت که تازه دکتری گرفته بود و وقنی بهش می گفتی "دکتر" انگار دنیا رو دادی بهش! من با همین روش تنها کسی بودم که سه سال متوالی از این زن نمره 20 گرفتم و سال آخر حتی آزمون نیم ترم دو رو هم ندادم! 

 

مگه مهمه برات؟...

چند وقت پیش مثل هزاران انسان بیکار دیگه از روی سرگرمی تو اینستاگرامم از این بازی های صندلی داغ گذاشتم. الان هم دیدم یه چند نفری توبلاگفا از این حرکت ها زدن!

قول نمیدم راستگو باشم ولی اگه دوست داشتین شما هم بپرسین حوصلم سر نره

مگه مهمه برات؟...

با مرور خاطرات گذشته ام می فهمم تمامی این سالها در خاطره زیباتر از لحظه های واقعی آنها بوده اند.

مگه مهمه برات؟...

من آدم حسودی نیستم اما بعضی وقت ها دوست داشتم که میشد چیزهایی رو فقط مخصوص خودم داشته باشم و بقیه نبینن و نشنون. هیچ وقت آهنگ مورد علاقه ام رو به کسی نمی فرستم. چون حس میکنم ممکنه با نظراتش حس و حالم مگه مهمه برات؟...

این مسئله کنکور داره بیش از حد روی مخم رژه میره. به خود ذات کنکور کاری ندارم اون که رو مخ هست. فقط تو ذهنم هیچ تصوری از برگزاریش ندارم. پارسال تو سالنی که کنکور دادم نزدیک صد نفر نشسته بودن. تازه بچه مگه مهمه برات؟...

یکی از کارهایی که در آغاز تمامی سالها(حتی میلادی) به خودم قول میدم و متاسفانه هیچ وقت عملی نمیشه اینه که حافظ و سعدی رو کامل بخونم! در همین راستا چند وقت پیش برای درک بهتر اشعار به اینترنت روی آوردم و مگه مهمه برات؟...

گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجمگفتم به از ترنجی لیکن به دست ناییگفتا تو از کجایی که آشفته می‌نماییگفتم منم غریبی از شهر آشناییگفتا سر چه داری کز سر خبر نداریگفتم بر آستانت دارم سر گداییگفتا به دلربا مگه مهمه برات؟...

امروز فیلم " between two fes " رو دیدم. واقعا نیاز داشتم که بخندم و باید بگم که زک گالیفیناکیس هیچ وقت آدم رو نا امید نمیکنه! مردک خر !! چقدر دوستش دارم من. تو فیلم hangover که نمکی بود برای خودش! ح مگه مهمه برات؟...